قلم آزاد

قلم آزاد

محمد رضا غلامی
قلم آزاد

قلم آزاد

محمد رضا غلامی

زندگی

 زندگی هرکس پر از آدم‌هایی است که می‌آیند و می‌روند. بعضی‌های‌شان خطی یا ردی خوش یا بد روی زندگی آدم می‌اندازند و بعضی‌های دیگر اثرشان همین‌قدرها هم نیست؛ انگار نه خانی آمده باشد، و نه خانی رفته. اما توی هر زندگی‌ای هستند معدود کسانی که وقتی آمدند، دیگر هرگز نمی‌روند، و چنان تأثیری روی آدم و مسیر زندگی‌اش می‌گذارند که ردشان تا همیشه باقی می‌ماند. این‌ها گاه مثل توفان می‌آیند و گاه مثل نسیم، و گاه چنان به حضیض می‌کشانندت که دیگر نمی‌توانی سرپا شوی و گاه چنان به اوج می‌برندت، که احساس می‌کنی زندگی‌ات تازه از همین لحظه است که آغاز شده و تا پیش هرچه بوده، هیچ بوده.ولی فارغ از این آدمهای خاص ،در زمانه ما که ارتباط آدمها کم تر شده وجای اینها  کتاب ، تلویزیون، روزنامه وحتی موبایل وکامپیوتر نشسته باز هم کم نیستند آدمهای اثر گذار، کمی به اطرافت نگاه کن ممکن است همان، بله، همان کودک فال فروش سر چهار راه که چراغ قرمز را به چشم نان می بیند .یا همان پیرمرد عصا بدستی که در شلوغی صبح گاهی مترو ،کنارت بر میله  آویزان است ومدام چشم بر ساعتش دارد .یا همین کتابی که بدستت گرفتی وادای خواندنش را در میاوری ممکن است همان باشد .لازم نیست که دیگر دنبال شمس تبریزی باشی که بشوی مولانا، خودت باش  همان انسانی که خدا از روحش در او دمید ،فقط کافی است  خوب دیدن وخوب شنیدن  وخوب خواندن را یاد گرفته باشی تا همان کتاب یا همان  آدم های به اصطلاح ساده  وعادی بر روی تو همان اثر خوش را بگذارند وبروند... یا بمانند برای همیشه...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.