در جامعه ما یکی از مسایلی که امروزه شاهد آن هستیم، کاهش اعتماد اجتماعی و افزایش بدبینی است.بنابراین یکی از وظایف مهم دولت جدید که حتی پیش نیاز ارتقاء وضعیت معیشتی مورد نظر مردم هست مسئله اعتماد اجتماعی می باشد. وجود اعتماد در جامعه باعث افزایش تعامل، مشارکت و انسجام اجتماعی که لازمه پیشرفت است خواهد شد .به تعریفی دیگر می توان گفت ، اعتماد اجتماعی یکی از کارکردهای مهم و عمده سرمایه اجتماعی است. به عبارت دیگر اگر سرمایه اجتماعی افزایش پیدا کند، اعتماد اجتماعی هم افزایش پیدا میکند. چون بین سرمایه اجتماعی و اعتماد اجتماعی رابطه مستقمی و مثبتی وجود دارد.
زمانی بسترها و شرایط اجتماعی نظام مند تنظیم میشودکه شهروندان وکنشگران امکان نقش بازی کردن بیشتری را داشته باشند و نقشهایی که مبتنی بر ارزش و هنجارهای جامعه باشد ارتباطات اجتماعی را افزایش میدهند، در نتیجه اعتماد اجتماعی هم بهوجود میآید. اما اگر شرایط بستر جامعه به سمتی برود که شما نتوانید در پناه ارزشها و هنجارها نقشآفرینی کنید، به سمتی میرود که در نهایت به کاهش اعتماد اجتماعی منجر میشود.
امروز در امر ارتباطات به دلیل عدم وجود اعتماد اجتماعی، افراد جامعه با استفاده از دو نوع هنجار نقش بازی میکنند. یک هنجاری که بر زبان جاری میشود و ظاهر را آراسته میکند. هنجارهایی منبعث از ارزشهای اجتماعی که در ظاهر همگان آن را قبول دارند اما عمل آنها منبعث از هنجارهای اجتماعی پشت صحنه است. یعنی نقشها روی صحنه و پشت صحنه با هم متفاوت است. آن چیزی میشود که ما در ادبیات دینی به آن «نفاق»یا تظاهر میگوییم. در روانشناسی به آن «دوگانگی در رفتار و شخصیت » اطلاق میشود. اینکه ظاهر و باطن ما ایرانیها متفاوت است پیشینه تاریخی دارد. شاهد آن هم این بیت حافظ که میگوید:«چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند.»
اینکه در تاریخ ایرانیها رگههای نفاق بوده و آنقدر هم بوده که در شعر ما ماندگار شود یک مسئله، اما اینکه ما این رفتار را در جامعه به کرات ببینیم و به سمت رفتارهای اجتماعی ناسالم برویم یک مشکل دیگر است که به گفته بسیاری در سالهای اخیر، نمود بسیاری داشته است.
دلیل این دوگانگی بهدلیل عدم وجود امنیت است. هرچه سپر روانی جامعه امکان تنفس مطبوع امنیت در جامعه را فراهم کند، افراد جامعه در عرصههای عمومی احساس امنیت بیشتری میکنند. بنابراین سرمایههای اجتماعی مثل ارتباطات پویا، شفافیت و... بیشتر میشود.
جامعه تنها زمانی رفتارهای شفاف از خود نشان میدهد که چتر امنیت بر حوزههای عمومی و خصوصی افراد باز شده باشد.
در این زمان است که فرد نگران دغدغههای شغلی و درآمدی نیست. براساس شایستگی فعالیت میکند، بنابراین نیاز به چاپلوسی نیست. اینجاست که ظاهر و باطن افراد با هم فرقی ندارد. آدمها در خانواده احساس امنیت میکنند. دیگر پنهانکاری مفهومی ندارد. وبسیاری از ناهنجاریها واختلاس ها وفسادها رنگ می بازد. اما زمانی که فضا ناامن شد، نقشهای پشت پرده، شروع به بازی میکنند. ونتیجه همانی می شود که در چند سال اخیر بخصوص شاهدش بودیم .
صحبتهای اخیر رئیس جمهور منتخب امیدوارمان کرد که از افراد شایسته در پستهای مهم دولتی استفاده خواهد کرد وملاک شایسته سالاری خواهد بود. امیدوارمان کرد که می خواهد امنیت و اعتماد اجتماعی را برگرداند وعزت را به تک تک ایرانیان باز پس دهد... این گفتارها قدم اول اعتماد سازی در جامعه بود .و منتظر گامهای عملی تر بعدی در همین راستا هستیم زیرا اول بحث روانی جامعه باید ترمیم گردد تا بتوان وارد بحث های دیگر گردید.مردم دیگر توان شنیدن دروغ وقول و وعیدهای غیر عملی وبرخوردهای قیم مآبانه وتحکم وارانه را ندارند.