قلم آزاد

قلم آزاد

محمد رضا غلامی
قلم آزاد

قلم آزاد

محمد رضا غلامی

مشق دمکراسی(1)

هنوز خواسته های جامعه امروزی ما به پختگی که لازمه بروز بیرونی هست نرسیده  و جامعه ما طالب است که بدون زحمت به سهولت در یک پرش به جایگاه آزادی ودمکراسی برسد و این در حالی است که دمکراسی بدون حرکت آرام وبدون ارتقاء تفکر و وسعت دانش جمعی واجتماعی  وشناخت موانع تاریخی واجتماعی  امکان پذیر نخواهد بود.

مشق دمکراسی در یک جامعه ابتدا از گفتمان آغاز می شود و با روشن  شدن ابعاد تاریخی واجتماعی عقب ماندگی و همچنین  تعریف حق وحقوق انسانی آن جامعه ، که بومی شده وکپی برداری از جامعه دیگر نباشد به مسیر روشن هدایت خواهد شد البته می بایست از چهارچوب تعریف ها و روشهای آزمون وخطا در جوامع دیگر استفاده کرد تا راه رفته مجدد تکرار نشود، بومی از آن لحاظ حائز اهمیت است که هر جامعه از لحاظ آداب و عقاید با اقوام وجوامع دیگر متفاوت است و همین امر کپی ایدئولوژی دیگران را ممکن است با خطا مواجه نماید، ابتدا باید عقاید واداب  و رسوم  را  با اصطلاحهای دمکراسی باز تعریف مجدد کرد سپس در ماذن گفتمان قرار دارد تا اهل فن اشکالات آن را مشخص کنند. در مسیر راه یافتن به دمکراسی می بایست یک هدف گذاری صورت بگیرد وسپس استراتژی حرکت مشخص گردد واین استراتژی مرحله به مرحله وبا شکست وآزمون خطا پیش می رود ودر اصل معماری بنای دمکراسی آجر به آجر و با مصالح مورد نیاز به سر انجام می رسد وهمانطور که گفتیم در این راه از تجربه ملل دیگر هم باید استفاده کرد تا هزینه ساخت این بنا به حداقل برسد ودر این راه باید از سانتی مانتالیسم ذاتی اجتماعی ایرانی دوری کرد وآن را از بین برد، این مواضع وحرکتها بدون شناخت کامل از جامعه میسر نبوده  و رسیدن به دمکراسی ویا حتی آغاز مشق دمکراسی  و بالا رفتن آگاهی جامعه وجلوگیری از هیجانات بدون ورود در شناخت پدیده های اجتماعی وبخصوص پدیده باز پروری وباز تولید دیکتاتوری وهمچنین پدیده دشمن تراشی ویا همان اصطلاح قدیم استعمار واستبداد  که جزء لاینفک تاریخ این کشور شده و همیشه مانع تحقق آزادی ودمکراسی بوده  وخواهد بود به ثمر نخواهد رسید.

البته  باید توجه داشت که هیچ کدام از اعمال وکارهای اجتماعی نه خلق الساعه است ونه انفرادی که بتوان آن را به صورت منفک و مجزا در نظر گرفته ومورد بررسی قرار داد، برخورد تحلیلی با رفتار اجتماعی  بیانگر این نکته است که عمل اجتماعی عمل ساخت یافته ای است که در یک نظام روابط متقابل شکل میگیرد. متاسفانه یکی از موانع حرکت ماشین دمکراسی در این مملکت اندیشه مرسوم جامعه ماست که ناخود آگاه اول خود را تبرئه می کنند وسپس گناه همه جنایات را در استبداد واستعمار خلاصه می کند واین در حالی است که در معنی دقیق خواسته های اجتماعی خود و قالب های اجتماعی ودر چگونگی رشد ونمو واقعیات عینی اجتماعی مسبوق به آنها تامل نمیکند وچون برخورد تحلیلی دقیق ، کار فکری سنگین می طلبد واین از فرهنگ فرسوده وناتوان وغیر مولد بر نمی آید پس بهترین چاره برای کم کاری وتنبلی خود را در پیدا کردن(( بز بلاگردان)) می بیند  وچه بهتر که همه گناهان یک هزار سال عقب ماندگی خود را به گردن همین بز بلاگردان که همان دشمن ویا بقول دیگر استبداد واستعمار است بیندازیم.

این فرهنگ عادت دارد همانند فرهنگ ماقبل انقلاب صنعتی واقتصادی اروپا برای تحلیل های خود از اوضاع اجتماعی، بین المللی از مدل های ساده ، سطحی وعامیانه استفاده کند وتمام نارسایی های اجتماعی را در استبداد خلاصه کند. واز این موضوع غافل بماند که پدیده اجتماعی استبداد ودیکتاتوری بر سر روابط متقابل اجتماعی وضعف فرهنگی و عناصری از آن بوجود آمده و تا زمانی که عناصر و اجزاء نظام ما اقدام به رفع و طرد عناصر استبداد و دیکتاتور پذیری و استعمار پذیری نکند این پدیده ها در لباس و شکل های مختلف حیات اجتماعی ملی ما  را تهدید می کنند و مانع سیر مراحل دمکراسی در این کشور خواهند شد، تاریخ این کشور گواهی می دهد هر بار تنها با ظاهر این پدیده برخورد شده و چون بستر زایش آن وجود داشته است دوباره پدیدار شده وزمانی می توان با این پدیده به صورت جدی برخورد کرد که ریشه ای اصلی آن را در بستر تولیدش یافت واز بن خشک کرد. البته باید به این موضوع توجه ویژه داشت که هیچ پدیده ای در فرهنگ اجتماعی تصادفی ظهور نمیکند و به زبان دیگر می توان گفت که تمام ناهنجاریها، بی قانونی، هرج ومرج، اختلاس واستبداد... همه وهمه حاصل فعالیت اجتماعی است که بی گمان به علت نیاز بخشی از عناصر اجتماع به وجود آمده اند وپاسخگوی پاره ای از خواسته های اجتماعی هستند اگر آن خواسته ها ریشه کن شود یا مسیر رشد یا موضوع آن تغییر یابد بیگمان در مجموعه بر روی عناصر دیگر تاثیر گذاشته وموجب تغییر در نوع حاکمیت سیاسی و یا بافت فرهنگی واقتصادی- سیاسی واجتماعی ایران گردد  و آنچه در مجموع عقب ماندگی نام گرفته ریشه های تاریخی دارند و رفع ویا تخفیف آن مشکلات هم بدون مراجعه به ریشه ای تاریخی و شناخت دقیق انها به احتمال زیاد غیر ممکن است و تا این امر مهم اتفاق نیافتد تمام حرکتهای قشر روشنفکر جامعه عقیم مانده و در عمل به تغییر دلخواه منجر نخواهد شد. دمکراسی زمانی اتفاق خواهد افتاد که تمام ریشه های معیوب وآفت زده تاریخی واجتماعی شناخته شده واز بین برود و یا اصلاح گردد ودر آن موقع هست که خود بخود دمکراسی تولید خواهد شد. و جامعه رنگ ولعاب آگاهی و در نتیجه دمکراسی را به خود خواهد گرفت.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.